شهید! نمیدانم در این هیاهوی شهر صدایم به گوش کسی میرسد یا نه؟ اگر با صدای خوابآلود لب به سخن گشودم و آنچه را که احساس میکردم از دلت بر میآید در جان قلم به روی کاغذ سفید به رقص درآوردم تا با رقاصهها مقابلهای نابرابر داشته باشم، تنها عقده گشایی از دلم و گلایهای از نزدیکان اعتقادیام بود!
وقتی میبینم که از نام تو و از یاد تو چه سوء استفادهها که نمیشود، با خود عهد میبندم که یک قدم هم از راه تو انحراف نداشته باشم! وقتی می بینم کسانی که حتی تارک الصلوة هستند و تا دیروز هتک حرمت شهدا را میکردند، امروز در مراسم تشییع پیکر مطهر شما در ردیف اول خودنمایی میکنند، با خود عهد میبندم که تنها دلیلم راه تو باشد و تنها این راه را چراغانی کنم!
وقتی میبینم که کسانی که بدون هیچ توجهی به منصب ولایت هتک حرمت این مقام را میکنند، با امام تو عهد میبندم که نگذارم یک کلام از اوامر ولایی روی زمین بماند!
وقتی میبینم که غربزدگان و شرقزدگان بدون هیچ توجهی به فرهنگ اصیل اسلامی، به اشاعه فرهنگ غرب و شرق میپردازند، با خود عهد میبندم که تنها در راه اشاعه فرهنگ انتظار و جهاد و شهادت بکوشم!
وقتی میبینم که عدهای دست از دهان برداشته و تمام اصول و ارزشهای تو را زیر پا میگذارند، پریشان حال میشوم و با خدای تو عهد میبندم که مثقالی، پای ارزشها تساهل و با اصول تسامح نکنم. دعایم کن شهید تا در انجام این مسئولیت توفیقم دهند.
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک و بین یدی ولیک
اللهم عجل لولیک الفرج